۱۳۸۹ فروردین ۲۵, چهارشنبه

آغاز سخن

بنام خدا
اراده دوست بر آن شد تا دل زبان گشوده، سویدای خویش هویدا نماید.
بشنو از نی چون شکایت می کند
از جداییها حکایت می کند
استاد بزرگ و عالیقدر ادب پارسی دهخدا در لغتنامه خویش سویدا را چنین معنا می کند:
"نقطه ٔ سیاه که بر دل است"
و شیخ نجم‌الدین رازی از عارفان بزرگ قرن هفتم درمرصادالعباد (ص 195) دل را به هفت طور تقسیم می نماید که "طور ششم را سویدا گویند، و آن معدن مکاشفات غیبی و علوم لدنی است و منبع حکمت و گنجینه خانة اسرار الهی و محل علم اسما و در وی انواع علم کشف شود که ملایکه از آن محرومند".
انتها و جان کلام را با سخن لسان الغیب حضرت خواجه حافظ شیرازی چنین به پایان می بریم که:
من چو از خاک لحد لاله صفت برخیزم
داغ سودای توام، سرّ سویدا باشد
و نیز دعا می کنیم :
سویدای دل من تاقیامت
مباد از شوق سودای تو، خالی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر