بنام خدا
اراده دوست بر آن شد تا دل زبان گشوده، سویدای خویش هویدا نماید.
بشنو از نی چون شکایت می کند
از جداییها حکایت می کند
استاد بزرگ و عالیقدر ادب پارسی دهخدا در لغتنامه خویش سویدا را چنین معنا می کند:
"نقطه ٔ سیاه که بر دل است"
و شیخ نجمالدین رازی از عارفان بزرگ قرن هفتم درمرصادالعباد (ص 195) دل را به هفت طور تقسیم می نماید که "طور ششم را سویدا گویند، و آن معدن مکاشفات غیبی و علوم لدنی است و منبع حکمت و گنجینه خانة اسرار الهی و محل علم اسما و در وی انواع علم کشف شود که ملایکه از آن محرومند".
انتها و جان کلام را با سخن لسان الغیب حضرت خواجه حافظ شیرازی چنین به پایان می بریم که:
من چو از خاک لحد لاله صفت برخیزم
داغ سودای توام، سرّ سویدا باشد
و نیز دعا می کنیم :
سویدای دل من تاقیامت
مباد از شوق سودای تو، خالی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر